معلم و مربی پیش از هر چیز لازم است با زبان ساده و دلائل قابل درک بر روی اثبات وجود خداوند و توحید و یکتاپرستی تلاش کنند و سعی نمایند که نهال محبّت خداوند و شکر نعمت‌ها و بخشش‌های او را در دل کودک بنشانند و او را متوجه این حقایق بنمایند که حاکم و فرمانروای مطلق در دنیا با ایجاد جاندار و بی‌جان و در آخرت با زنده نمودن و حساب و کتاب تنها از آنِ خداوند است.پس از آن معلّم و مربّی کودک را با منزلت و عظمت قرآن آشنا نمایند و به او بگویند که قرآن بخاطر آنکه کلام و هدایت خداوند است با دیگر کتاب‌ها که از آنِ انسان‌هاست، بسیار فرق دارد و ابتدا روخوانی و سپس روش حفظ بعضی یا همه‌ی قرآن را به او بیاموزند. به ویژه تلاش کنند که کودکان چهار جزء آخر آن را ازبر کنند. زیرا خداوند متعال می‌فرماید:

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یهْدِی لِلَّتِی هِی أَقْوَمُ (الاسراء: 9)

«این قرآن (مردم را) به راهی رهنمایی می‌نماید که مستقیم‌ترین راه‌ها (برای رسیدن به سعادت دنیا و آخرت) است.»

همچنین رسول خدا s می‌فرماید:

«بهترین شما کسانی هستند که قرآن را بیاموزند و آن را به دیگران آموزش بدهند.»[1]

یکی از روش‌های تربیت قرآنی اهتمام به آموزش سوره‌های «نور و لقمان و حجرات» به کودکان است.

پس از آن مربی برای ایجاد و تقویت محبّت رسول خدا در دلِ کودک تلاش نماید و به او بفهماند که حضرت محمد آخرین و گرامی‌ترین پیامبران است و پیروی از سنّت و روش او و حفظ فرموده‌هایش –قبل از همه «اربعین امام نووی» بسیار ضروری است.

و بعد از آن نهال محبّت نیک‌مردان و پیشگامان «ایمان و عمل صالح» به ویژه فضیلت و کرامت اصحاب رسول خدا را در دل او بر زمین بنشاند. زیرا آنان به رسول خدا آگاهانه ایمان آوردند و از او پشتیبانی کردند و از نوری که برای رسول خدا نازل گردیده‌بود، بهره گرفتند و براستی پیروز و سعادتمند گردیدند.

همچنین مربّی لازم است که عشق به ایمان و جهاد در راه خداوند و رویارویی با دشمنان اسلام و مسلمانان را در دلشان تقویت نماید. بویژه دشمنانی که کینه‌ی مسلمانان را در دل دارند و بر علیه آنها توطئه‌چینی می‌کنند و به سرزمین و اموال و آبروی آنان تعرض می‌نمایند. و به آنها بیاموزند که مدام برای رویارویی با آنها لازم است امکانات و تدارکات مادی و معنوی ضروری را فراهم کنند تا در موقع مناسب بتوانند سرزمین‌های اشغال‌شده مسلمانان را آزاد و حقوق از دست‌رفته‌ی آنها را دوباره بدست بیاورند.

ممکن است آموزش صحیح حدیث زیر به آنچه که گفته شد به صورت مطلوب مثمر ثمر باشد. ترمذی از ابن عباس رضی‌الله عنهما روایت می‌نماید که:

روزی همراه رسول خدا s بودم. ایشان خطاب به من فرمود:

«ای نوجوان مسائلی را به تو می‌آموزم. (به آنها خوب توجه کن). از هدایت خداوند محافظت کن تا خداوند از تو محافظت نماید، خداوند را حاضر و ناظر بدان، تا او را پیش‌ِ روی خود ببینی، هر گاه خواسته‌ای داشتن، آن را تنها از خداوند بخواه! و هرگاه به کمکی نیاز پیدا کردی تنها از خداوند استعانت کن! بدان اگر همه‌ی مردم با هم دست به یکی کنند و بخواهند نفعی را به تو برسانند، هیچ نفعی را بجز همانی که خداوند قرار داده‌است، به تو نخواهند رسانید. و اگر همه با هم جمع شوند تا زیانی را متوجه تو بنمایند، جز همان زیانی را که خداوند مقدّر کرده به تو نخواهند رسانید، قلم‌ها از نوشتن باز ایستاده و صحیفه‌ها خشک شده‌اند.»[2]

در روایت‌های دیگر –بجز روایت ترمذی- در ادامه آن حدیث آمده است:

«... در آسایش خداوند را فراموش مکن، تا او هم تو را در سختی‌ها فراموش ننماید. بدان آنچه که برایت پیش نیامده، قرار بر آن بوده که برای تو اتفاق نیفتد. و آنچه را که برایت روی داده، قرار نبوده که برای تو پیش نیاید. بدان که پس از صبر نوبت پیروزی است و به دنبال گرفتاری نوبت گشایش و پس از هر آزردگی نوبت آسودگی است.»

هر گاه کودکی معنای این حدیث را به خوبی بفهمد و به آن ایمانی استوار پیدا نماید، از شخصیتی قوی و با اراده برخوردار خواهد شد که با همه‌ی سختی‌ها و مشکلات مقابله خواهد نمود.

2- تربیت بدنی:

سلامت شخصیت انسانی و توانایی جسمانی دو پایه‌ی اساسی پرورش درست فرزندان است. زیرا عقل سالم در بدن سالم است و لازمه‌ی عمل به مسئولیت‌های زندگی برخورداری از توانائی جسمی می‌باشد و ضعف و سستی جسمی مانع از قیام به بسیاری از مسئولیت‌ها می‌شود.

خداوند متعال بر بندگان خود بخاطر برخوردار نمودن آنها از بهترین خلقت و آفرینش منّت نهاده و فرموده است:

لَقَدْ خَلَقْنَا الإنْسَـَْانَ فِی أحْسَنِ تَقْوِیمٍ (التین: 4)

«ما براستی انسان را (از نظر جسم و روح) در بهترین شکل و زیباترین سیما آفریده‌ایم.»

و پیامبر بزرگوار اسلام می‌فرماید:

«مؤمن قوی و توانا نزد خداوند بسیار محبوبتر و بهتر است از مؤمن ضعیف و ناتوان و در هر یک (به درجاتی) خیر و منفعت وجود دارد.»[3]

و موفقیت در عرصه‌ی تربیت بدنی به تمرین‌های ورزشی مانند: شنا و دویدن و اسب و دوچرخه‌سواری و ... بستگی دارد.

3- تربیت عبادی:

عبادت در اسلام ثمره و بازتاب طبیعی ایمان و عقیده و دلیل وجود و درستی آن است. کودکان پیش از بلوغ تکلیفی متوجه آنان نمی‌شود. زیرا رسول خدا s فرموده‌است: «سه نفر دارای مسئولیت نیستند» دیوانه تا زمانی که بهبود می‌یابد. خوابیده تا زمانی که از خواب برمی‌خیزد و کودک تا وقتی که به سن بلوغ می‌رسد.»

امّا آماده‌سازی کودک برای گام نهادن به مرحله‌ی بلوغ و پس از آن از نظر دینی و شرعی به تربیت و پرورش عبادتی او نیازمند است تا عبادت به عنوان بخشی حیاتی و ریشه‌دار در زندگی و رفتار او مبدل گردد و او را به ضرورت ارتباط با خداوند و استقامت در ادای اوامر و اجتناب از نواهی به صورت مداوم یادآور شود.

عادت دادن کودکان به عبادت از سن هفت سالگی آغاز می‌شود و در سن ده‌سالگی مورد تأکید قرار گیرد. زیرا رسول خداs می‌فرماید:

«فرزندان خود را در هفت سالگی به ادای نماز فرمان بدهید و در ده‌سالگی –چنانچه آنرا ترک کنند و با تشویق و ترغیب حاضر به خواندن آن نبودند- آنان را تنبیه بدنی نمایید.»[4]

عمر هفت‌سالگی سرآغاز تعلیم و تمرین و عادت دادن است و عمر ده‌سالگی زمان تثبیت رفتار و پایبندی است. چنانچه کودکان در مورد عبادت اهمال و تنبلی بنمایند، بایستی تنبیه مناسب بشوند.

سرپرست کودک در مورد ادای نماز و دیگر مسؤولیت‌های کودک باید مراقبت لازم را انجام بدهد و در مورد آن به هیچ‌وجه کوتاهی ننمایند زیرا خداوند می‌فرماید:

وَ اْمُرْ أهْلَکَ بِالصَّلَوَْاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیهَا (طه: 132)

«خانواده خویش را به نماز خواندن فرمان بده! و خود نیز بر اقامه آن ثابت قدم باش.»

4- آموزش زبان عربی و علوم مفید:

زبان عربی کلید فهم قرآن و سنّت و بستر علوم و معارف مختلف شریعت اسلامی است و اضافه بر آن کودک از آموزش صحیح زبان عربی با توجه به زیبایی‌های لفظی و معنوی آن لذّت خواهد برد و زبانش شیرین‌تر و فصیح‌تر خواهد شد و چنانچه کودک زبان عربی را به خوبی بیاموزد، در جهت فهم دین خداوند و درک مقاصد و اهداف آن تواناتر خواهد گردید.

آموزش علوم دیگری مانند: زبان‌های خارجی، علوم انسانی، ریاضی، تاریخ و جغرافیا دانش بهداشت و مقدمات پزشکی و مهندسی و ستاره‌شناسی، با توجه به ذوق و علاقه‌ی آنها مفید و ضروری است.

5- تربیت اخلاقی:

آداب پسندیده و اخلاق اسلامی در واقع بستر و عرضه دینداری هستند. در روایتی آمده است که: «اخلاق ظرف دین است.»[5] همچنین اخلاق خوب و صحیح پایه‌ی سرشتها و طبیعت‌ها و عادات و زمینه‌ی رشد و تکامل شخصیت انسان و نشانه‌ی هدایت و پرهیزکاری و التزام صحیح به مسئولیت‌های شرعی برگرفته از قرآن است.

برخی از باارزش‌ترین و مهمترین مسؤولیت‌های اخلاقی عبارتند از: صداقت و صراحت در گفتار، امانتداری، آرامش و بردباری، عفت زبان، پاکی درون از حقد و کینه و پرهیز از رفتارها و اخلاق مخالف آنهاست. رسول خداs فرموده است:

«به کودکان خود احترام بگذارید و به خوبی آنها را تربیت کنید.»[6]

همچنین می‌فرماید:

«هیچ هدیه‌ای از طرف والدین برای کودکان خود بهتر از تربیت خوب نیست.»

خیر و برکت خوش‌اخلاقی در طول زندگی، انسان را تنها نخواهد گذاشت و او را برای دست‌یابی به همه‌ی فضایل ترغیب خواهد کرد و برای رسیدن به قله‌‌های دینداری و مروّت و شخصیت، او را یاری خواهد نمود. در روایتی –هر چند سند آن ضعیف است- آمده: «خوش‌اخلاقی باعث بدست‌آوردن خیر دنیا و آخرت خواهد شد.»[7]

معیار تفاوت میان حُسن اخلاق و سوء اخلاق به روشی که رسول خدا در پیش می‌گرفت، به کودکان آموزش داده شود، او می‌فرماید:

«خیر و نیکی در حُسن اخلاق است و گناه آن نیست که دل ناپسندش شمارد و نخواهد مردم از آن مطلع شوند.»[8]

برّ و خیر واقعی در عبادت خداوند و خدمت به مردم قرار دارد. آنهایی که اهل اخلاق پسندیده‌اند، به این بشارت رسول خداs باید خوشحال باشند که:

«محبوب‌ترین شما آنهایی هستند که از اخلاق بهتری برخوردارند، و صبر و تواضع بیشتری را دارند، با دیگران الفت ورزند، و دیگران نیز دوستشان می‌دارند و مبغوض‌ترین شما نزد من، آدمهای سخن‌چین‌اند که میان دوستان دشمنی ایجاد می‌کنند و به دنبال عیب‌تراشی برای اشخاص بی‌گناهند.»[9]

همچنین اصول حُسن اخلاق عبارتند از: رفتار و گفتار درست با پدر و مادر، رعایت ادب و احترام خانواده و برادر و دوستان و همسایگان و با همه‌ی مردم در محل کار و کوچه و خیابان و اماکن عمومی و غیره است.

6- تربیت معنوی:

والدین باید به این بخش از تربیت اهتمام بیشتری بورزند، زیرا این نوع از تربیت، زمینه‌ساز رشد احساسات و عواطف، تهذیب، تزکیه و شفافیت آنهاست و موجب رشد شخصیت کودکان می‌گردد از طرف دیگر تربیت معنوی و روحانی باعث تعالی نفس، صفای روح و سلامت‌روانی او از انواع بیماری‌ها و رذایل اخلاقی می‌گردد و آرامش و آسودگی را برای او به ارمغان می‌آورد علاوه بر این چنین تربیتی خشیت خداوند و تفکر در عظمت و ادراک اسرار آفرینش و التزام به اوامر او را در آنان تقویت خواهد نمود. خداوند متعال در این باره می‌فرماید:

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیتْ عَلَیهِمْ آیاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ یتَوَکَّلُونَ (الأنفال: 2)

«مؤمنان (واقعی) تنها کسانی هستند که هر وقت نام خدا برده شود، دلهایشان هراسان می‌گردد (و در انجام نیکی‌ها و خوبی‌ها بیشتر می‌کوشند) و هنگامی که آیات او برایشان خوانده شود، بر ایمانشان افزوده می‌شود و به پروردگار خود توکّل می‌نمایند.»

7- تربیت اجتماعی:

تربیت اجتماعی به معنی روابط صحیح و سنجیده با همه‌ی قشرهای جامعه اعم از بزرگ و کوچک و خویشاوندان، بیگانگان و همسایه‌هاست. کودک باید از جرأت همراه با ادب و احترام لازم برای اثبات شخصیت خود برخوردار گردد و دودلی و خجالت باعث منزوی گردیدن او نشود. در جهت تحقق این منظور لازم است کودکان همراه با پدر و مادر یا مربی در مجالس و محافل حضور پیدا کنند. برای مثال زمانی که ابن‌عباس در شرایطی که کودکی بیش نبود حضرت عمر بن خطّاب رضی‌الله‌عنهما او را به مجالس بزرگان اصحاب می‌برد.

لازم است کارهایی مانند کارهایی که در حد توان کودکان است مانند: امانت دادن، امانت گرفتن و خرید و فروش اندک به آنان سپرده شود و به آنها آموزش داده شود که آغازگر سلام و احوال‌پرسی باشند و درست پاسخ سلام دیگران را بدهند.

هرگاه کودکی بیمار شد پدر و مادر از او مراقبت کنند و خویشاوندان، دوستان و همسایگان از او عیادت نمایند و او را در مورد انتخاب دوست و رفیق راهنمایی کنند. دوستی و یاری، دست دادن و کمک به آنها را برای انجام‌دادن کارهای درسی و درست فراموش نکنند آنها را با بدیها آشنا نموده و زشتی و عواقب زیان‌آورشان را به آنها یادآوری کنند و همچنین آنان را با امور خیر و نیکی آشنا سازند و فوائد و دستاوردهایش را به آنها بیاموزند و از گناه و معصیت آنها را دور بدارند. در واقع این نوع از تربیت زمینه‌ساز محبت، دوستی و عشق به خیر، نیکی و مهربان با مردم و همکاری با آنها و پرهیزکاری می‌شود.

این روایت بیانگر نمونه‌ای از روش زیبای رسول خداست. انس رضی‌الله‌عنه روایت نموده که رسول خداs بهترینِ مردم در حُسن اخلاق بود. من برادر کوچکی داشتم که به شوخی او را ابوعُمیر ندا می‌کردیم. هرگاه رسول خدا به منزل ما می‌آمد، خطاب به برادر کوچک ما می‌فرمود: «ابوعمیر با گنجشک کوچکت چکار می‌کنی؟»

8- آموزش فنی و حرفه‌ای:

فعالیت و کار از فقر و ناتوانی پیشگیری می‌نماید و آموزش حرفه‌هایی مانند: کشاورزی، صنعت، تجارت، خیاطی، آهنگری، جوشکاری، بنّایی، نسّاجی و همچنین حرفه‌های جدیدی مانند: آموزش کامپیوتر، اینترنت، الکترونیک، مهندسی، مکانیکی، لوله‌کشی و ...، همه مفیدند و از نظر شریعت اسلام واجب کفایی به شمار می‌آیند.[10]

و این موضوع با این آیه‌ی قرآن در ارتباط است که:

وَابْتَلُواْ الْیتَامَى حَتَّىَ إِذَا بَلَغُواْ النِّکَاحَ فَإِنْ آنَسْتُم مِّنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُواْ إِلَیهِمْ أَمْوَالَهُمْ (النساء: 6)

«یتیمان را بیازمایید تا آنگاه که به سن ازدواج می‌رسند، اگر از آنان صلاحیت و حُسن تصرف را دیدید، اموالشان را به ایشان تحویل بدهید.»

علمای همه‌ی مذاهب بر این باورند که آموزش فنون و حرفه‌ها به کودکان هر یک با توجه به علاقه و استعدادشان واجب است، امّا معامله‌ی کودکانی که به سن بلوغ نرسیده‌اند، باید با اجازه‌ی اولیاء آنها باشد.

9- تربیت عاطفی و انسانی:

منظور از تربیت عاطفی تقویت جنبه‌های انسانی کودکان مانند: احساس لذّت و احساس درد، شادمانی، اندوه، ایثار، حبّ نیکی و تنفر از بدی است.

قرآن به برخی از این عواطف و احساسات مانند: محبّت متبادل میان خداوند و بندگانش اشاره نموده و می‌فرماید:

وَمِنَ النَّاسِ مَن یتَّخِذُ مِن دُونِ اللّهِ أَندَاداً یحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللّهِ وَالَّذِینَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلّهِ

(البقره: 165)

«برخی از مردم هستند که غیر از خداوند، خداگونه‌هایی را بر می‌گزینند، و آنها را همچون خدا دوست می‌دارند، امّا کسانی که ایمان آورده‌اند، خداوند را بسیار بیشتر دوست دارند.»

همچنین می‌فرماید:

فَسَوْفَ یأْتِی اللّهُ بِقَوْمٍ یحِبُّهُمْ وَیحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکَافِرِینَ (المائده: 54)

«خداوند مردمی را به جای ایشان خواهد آورد که خداوند دوستشان می‌دارد و آنان نیز خداوند را دوست می‌دارند، نسبت به مؤمنان نرم و فروتن بوده و در برابر کافران قاطع و نیرومند هستند.»

و در جای دیگر می‌فرماید:

وَالَّذِینَ تَبَوَّؤُوا الدَّارَ وَالْإِیمَانَ مِن قَبْلِهِمْ یحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَیهِمْ وَلَا یجِدُونَ فِی صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِّمَّا أُوتُوا وَیؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ (الحشر: 9)

«آنهایی که پیش از آمدن مهاجران خانه و کاشانه‌ی (اسلام) را آماده کرده‌اند و ایمان را (در دل خود استوار داشتند) کسانی را که به نزد آنها مهاجرت نموده دوست می‌دارند و از درون به چیزهایی که به مهاجران داده شده احساس رغبت و نیاز نمی‌نمایند و ایشان را بر خود ترجیح می‌دهند، هر چند که خود سخت نیازمند هستند.»

و در سنت نبوی آمده است که «ایمان هیچ یک از شما کامل نیست مگر آنکه مرا از پدر، مادر و همه‌ی مردم بیشتر دوست بدارد.»[11] هیچ‌یک از شما ایمانش کامل نیست مگر آنکه هر چه را برای خود دوست می‌دارد، برای برادر (مسلمانش) نیز دوست بدارد.»[12] و منظور از محبّت رسول خداs محبت و عشق به رسالت و احکام شریعت اوست.

رفتار محبّت‌آمیز، مهربانانه، بازی، شوخی، بوسیدن، نوازش، هدیه‌دادن و خوشرویی به هنگام آمد و رفت، اهتمام و پرس و جو در مورد کودکان فرق نمی‌کند یتیم یا غیر یتیم دختر یا پسر باشد، سبب رشد عاطفی و احساسی آنها می‌شود.

همچنین مساوات میان آنها در محبّت، هدیه‌دادن، اعتدال در محبّت و خشونت برا جلوگیری از ایجاد عقده در کودکان ضروری است و به شدّت با پدیده‌ی دخترستیزی که جزو فرهنگ و عادت اعراب عصر جاهلیت بوده لازم است مقابله بشود. قرآن در این رابطه می‌گوید:

وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالأُنثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ کَظِیمٌ *یتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِن سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَیمْسِکُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ یدُسُّهُ فِی التُّرَابِ أَلاَ سَاء مَا یحْکُمُونَ (النحل: 59-58)

«هنگامی که به یکی از آنها مژده تولد دختر داده می‌شد (از فرط ناراحتی چهره‌اش تغییر می‌کرد و) صورتش سیاه می‌گردید و از خشم و اندوه مملو می‌شد و به خاطر این مژده‌ی بدی که به او داده شده از قوم و قبیله‌اش خود را پنهان می‌کرد. (و سرگشته و حیران به خود می‌گفت:) آیا این ننگ را بر خود بپذیرد، (و دختر را نگاه دارد) و یا او را زنده به گور سازد، براستی بسیار بد قضاوت می‌کردند و تصمیم می‌گرفتند.»

همچنین خانواده را از بدرفتاری با کودکان یتیم و سوء استفاده از اموال و زیر پا نهادن حقوقشان برحذر می‌دارد و می‌فرماید:

وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْیتِیمِ إِلاَّ بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ حَتَّى یبْلُغَ أَشُدَّهُ (الاسراء: 34)

«به اموال ایتام نزدیک نشوید مگر آنکه به بهترین وجه (و به نفع آنها باشد) تا زمانی که به حدّ بلوغ و پختگی می‌رسند.»

همچنین می‌فرماید:

إِنَّ الَّذِینَ یأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا یأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَیصْلَوْنَ سَعِیرًا (النساء: 10)

«بی‌گمان کسانی که اموال ایتام را به ناروا و ستم‌گرانه می‌خورند، انگار آتش را در شکم‌هایشان می‌ریزند، و در روز قیامت به آتش سوزانی خواهند سوخت.»

خلاصه سخن این است که تربیت عاطفی و روحی به وسیله‌ی احترام گذاشتن به کودکان و محبّت کردن و اهتمام ورزیدن به آنها تحقق می‌یابد و شخصیت آنها برای زندگی سالم تقویت می‌شود.

10- تربیت فکری:

همگام با رشد جسمی و تربیت بدنی توجه به رشد فکری و تقویت عقلی کودکان ضروری است و حتّی در اولویت قرار دارد؛ زیرا نقطه تفاوت اساسی انسان با حیوان برخورداری انسان از نیروی تعقل و اندیشیدن است. از طرف دیگر عقل ابزار دانش و معرفت و لازمه‌ی مکلّف‌بودن می‌باشد و انسان به سوی هدایت، سعادت و پرهیز از شرّ و شقاوت ارشاد می‌نماید.

تفکر و اندیشیدن از نظر اسلام واجب و فریضه‌ای اساسی است و هدف از تربیت فکری رسیدن به استقلال فکری و عقلی در حدود ظوابط و توجیهات دینی و قرآنی است که انسان را به تأمل و تعقل در آفرینش آسمان‌ها و موجودات زمین فرا می‌خواند تا از این طریق به حقّانیت وجود، توحید و یکتاپرستی پی ببرند، و از تقلید و همرنگی کورکورانه فرهنگ و آداب نادرست آباء و اجداد پرهیز نمایند و تحت تأثیر شرایط نامطلوب اجتماعی قرار نگیرند.

همه‌ی آنچه بیان گردید برگرفته از صدها آیه‌ی قرآن است که انسان‌ها را به تعقل و اندیشیدن در مورد پدیده‌ها و امور مختلف و ایمان به عدالت و حقّانیت قوانین شریعت خداوند فراخوانده است. برای مثال از پایان بسیاری از آیات قرآن این جملات زیبا و پرمحتوی آمده‌اند که:

إنَّ ذلِکَ لأیاتٍ لِقَوْمٍ یعْقِلُونَ (الروم: 24)

«در این مورد برای آنهایی که اندیشه می‌نمایند، نشانه‌هایی (در ازای وجود وحدانیت خداوند وجود دارند.»

54


منابع و ارجاعات
---------------------------------------------

[1] - اخرجه البخاری و مسلم و ابوداود.

[2] - الاربعین النوویهًْ.

[3] - أخرجه مسلم عن ابی هریره.

[4] - اخرجه ابوداود.

[5] -اخرجه ابوداود.

[6] - اخرجه ابن ماجه.

[7] - أخرجه الطبرانی فی الکبیر.

[8] - أخرجه مسلم و الترمذی.

[9] - أخرجه الطبرانی فی الصغیر و الاوسط.

[10] - شرح الزرقانی علی خلیل، ج3، ص 108، مغنی المحتاج، ج4، ص21.

[11] - أخرجه البخاری و مسلم و النسایی.

[12] - أخرجه البخاری و مسلم والترمذی و النسایی.